محل تبلیغات شما



مهرداد از آن پسرهای چشم و گوش بسته بود که در ایران میان خانواده اش ضرب المثل شده بود و هنوز هم اسم زن را که می شنید از پیشانی تا لاله های گوشش سرخ می شد. . او بچه ننه، ترسو، غمناک و افسرده بار آمده بود، تاکنون با زن نامحرم حرف نزده بود و پدر و مادرش تا توانسته بودند مغز او را از پند و نصایح هزارسال پیش انباشته بودند؛ و بعد هم برای این که پسرشان از راه در نرود، دختر عمویش درخشنده را برای او نامزد کرده بودند و شیرینی اش را خورده بودند.
از آن جایی که تمام دورهء زندگی سید نصرالله صرف تحصیل علوم و فنون و عوالم معنوی شده بود، فقط دو سال از عمر شویی او می گذشت، و در این مدت قلیل، سالی یک چکیدهء فضل و معرفت به عدهء ابنای بشر افزوده بود؛ زیرا در ادبیات فارسی و عربی و فرانسه، در تحقیق و تبحر و فلسفهء غربی و شرقی، در عرفان، علوم قدیمه و جدیده، سیدنصرالله بی آن که اثری از خود گذاشته باشد انگشت نمای خلایق شده بود. او مانند سایر فضلا و ادبا نبود که در نتیجهء نوشتن مقالات عریض و طویل در دفاع خود،
عنوان کتاب : روی دیگر سکه هدایت نویسنده : صادق هدایت ناشر :هزاره سوم اندیشه توضیحات : داستان های کوتاه فارسی قرن 14 . مقدمه و انتخاب داستان ها و نقد و تفسیر آن : پاکسیما مجوزی 26داستان کوتاه. 368صفحه بخشی از داستان سگ ولگرد : سابق او با جرئت, بی باک, تمیز و سرزنده بود, ولی حالا ترسو و توسری خور شده بود, هر صدایی که می شنید, و یا چیزی نزدیک او تکان می خورد, به خودش می لرزید, حتی از صدای خودش وحشت می کرد.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دنیای ارتباطات cafe98 music portal